جمال دولت حری ، بافضل


شد اندر خاتم حری نگینه

بپیش رأی او خورشید تابان


بود چون پیش یاقوت آبگینه

فلک با نیک خواه او بمهرست


چنان با بدسگال او بکینه

بجاه او مکرم گشت خوارزم


چنان کز جاه پیغمبر مدینه

یکی پر در سفینه عاریت داد


مرا آن در معالی بی قرینه

بیک نظرت درون ، از بس فواید


مرا مانند دریا گشت سینه

سفینه گر ز بهر دفع غرقست


غریق منتم کرد این سفینه